پایگاه صهیون‌پژوهی خیبر

شبکه‌ای برای شناخت شدیدترین‌‌دشمن

تحلیلی اختصاصی| مواجهه اسرائیل با راهبردهای دولت جدید آمریکا

تحلیلی اختصاصی| مواجهه اسرائیل با راهبردهای دولت جدید آمریکا

مقامات رژیم صهیونیستی طی دیدارهای متعدد با دولتمردان امریکا خواهان نقشه جایگزین از سوی آمریکا برای سناریوی شکست مذاکرات شده‌اند اما با توجه به عدم تمایل جدی و راهبردی آمریکا به عدم دخالت نظامی در خاورمیانه و کاهش حضور نظامی دراین منطقه تاکنون نتیجه ای نگرفتند.

پایگاه صهیون‌پژوهی خیبر؛ دکتر علیرضا عرب، روزنامه نگار و کارشناس مسائل منطقه در تحلیلی به بررسی «مواجهه اسرائیل با راهبردهای دولت جدید آمریکا» پرداخت که متن آن بدین شرح است؛

روزنامه اسرائیل هیوم روز یکشنبه 23ابان1400  نوشت : اسرائیل نگران است که امریکا به توافقی بدتر از برجام با ایران رضایت دهد و از همین رو نفتالی بنت تصمیم گرفته است که برای نشان دادن مخالفت خود با احیائ برجام به نماینده ویژه دولت بایدن در امور ایران یعنی رابرت مالی وقت ملاقات ندهد. رابرت مالی در جریان سفر منطقه ای خود به اسرائیل رفته است و بنت با او دیدار نخواهد کرد تا تاکیدی بر مخالفت قاطع اسرائیل با هر شکلی از احیاء برجام باشد.

اما وزیر دفاع بنی گانتص و ایال خولاطا مشاور امنیت ملی دولت بنت همراه با شماری از مقامات نهادهای امنیتی موساد و وزارتخارجه اسرائیل با رابرت مالی بر سر مساله ایران گفتگو و تبادل نظر خواهند کرد. به نوشته اسرائیل هیوم دولت اسرائیل از امریکا می خواهد که برای توافق با ایران شتاب نکند. مقامات اسرائیلی همچنین از این که امریکا ظاهرا قصدی برای تحمیل مذاکرات در مورد توانمندی موشکی و حضور ایران در سوریه ندارد ناخشنود هستند.

حال سوال اصلی این است: مواجهه دولت تغییر نفتالی بنت با راهبردهای دولت جدید امریکا چگونه ارزیابی می شود؟ اسرائیل باید در چشم انداز جدید سیاسی آمریکا حرکت کند . لذا در چهار اولویت در ارتباط با منطقه غرب آسیا باید راهبردهای خودش را با دولت بایدن تطبیق دهد:

1-احیاء روابط با حزب دمکرات امریکا : این مساله برای اسرائیل ضروری است.

2- مساله فلسطین : تاکید امریکا بر حفظ راه حل دو کشوری سبب شده است که در این حوزه نیز اسرائیل در مواجهه با دولت جدید امریکا دچار چالش های جدی می باشد.

3- گسترش عادی سازی ها: با توجه به راهبرد نوین امریکا مبنی بر تمرکز بر چین و اسیای شرقی و کاهش حضور نظامی در خاورمیانه و تاکید بر حفظ و تقویت حضور اطلاعاتی و امنیتی در این منطقه ، اسرائیل درصدد است به متحدین عرب امریکا کمک های نظامی ، فنی و تکنولوژیک و اقتصادی بدهد و جای خالی امریکا را حتی المقدور پر کند.

4-مساله ایران: (صنعت هسته ای پروژه موشکی و نفوذ منطقه ای )با توجه به اینکه امریکا نسبت به گذشته تمایلش به استفاده از نیروی نظامی و زور در منطقه خاورمیانه کاهش یافته و اکنون اولویت اصلی اش چین و آسیای شرقی است و تاکیدش بر احیاء برجام و استفاده از گزینه دیپلماتیک و نهایتا تحریم های اقتصادی در مواجهه با ایران است لذا در این حوزه اسرائیل در مواجهه با آمریکا دچار مشکلات و پیچیدگی های زیادی است.

1-احیاء روابط با حزب دمکرات امریکا:

شرایط تغییر کرده است و اکنون اسرائیل در عرصه سیاسی امریکا بسیار کمتر از گذشته دو حزبی است. در صورتیکه قبلا اسرائیل موضوعی به شدت دو حزبی بود و هر دو حزب جمهوری خواه و دمکرات از آن حمایت می کردند.

اکنون حمایت جمهوری خواهان به قوت خود باقی است اما در حزب دمکرات بر سر مساله "حمایت از امریکا از اسرائیل" شکاف ایجاد شده است.

گرچه جناح مترقی حزب دمکرات شامل افرادی چون رشیده طلیب و ایلهان عمر و برنی سندرز در اقلیت هستند اما با توجه به تغییرات جامعه شناختی و سیاسی در بطن جامعه آمریکا این اقلیت رو به گسترش است و به طور روز افزونی از اسرائیل انتقاد می کنند. البته حمایت از اسرائیل در میان جریان اصلی حزب دموکرات کنگره همچنان قوی است.

چشم انداز سیاسی در آمریکا تغییر کرده است. برای اسرائیل ضروری است تا جایگاه خود را نزد حزب دمکرات احیاء و ترمیم کند. لذا لازم است تا با جناح چپ و یا افراطیون حزب دمکرات نیز ارتباط برقرار سازد. طی رای گیری اخیر در کنگره امریکا در خصوص گنجاندن بودجه سیستم دفاعی گنبد اهنین اسرائیل در لایحه اصلی بودجه کل کشور، اقلیت تندرو حزب دمکرات به آن رای نداند و با آن مخالفت کردند و این نماد تضعیف حمایت از اسرائیل توسط حزب دمکرات است. لذا قانون گذاران مجبور شدند برای تصویب بودجه گنبد اهنین آن را را جدا از لایحه بودجه کل کشور به رای بگذارند . و نهایتا بودجه گنبد اهنین با رای بالا 420رای موافق در مقابل 9رای مخالف تصویب شد که 9 رای مخالف نیز همان تندروهای حزب دمکرات بودند. بنابراین اکنون اسرائیل بسیار کمتر از قبل در آمریکا یک موضوع دوحزبی است.

 گنبد آهنین یک سیستم کاملاً دفاعی محسوب می شود که به اسرائیل اجازه می دهد از شهرک ها و شهرهای خود در برابر موشک های گروه های مقاومت دفاع کند. حتی از منظر برخی از قانون گذاران امریکا اگر اسرائیل چنین سامانه دفاع هوایی نداشت، چاره‌ای جز اعزام نیروی زمینی به غزه برای انهدام توانایی های حماس و سایر گروه های مقاومت نداشت تا منشاء شلیک موشک به شهروندان اسرائیلی را از بین ببرد و بهای چنین حمله ضروری به‌ویژه برای فلسطینی‌های ساکن غزه بسیار بالا بود.

سوال اساسی اینجا است:

وقتی حزب دمکرات از بودجه یک سیستم دفاعی که برای امنیت اسرائیل حیاتی و ضروری است ، دفاع نمی کند آیا از تامین تسلیحات تهاجمی برای اسرائیل مانند مانند تسلیحات هدایت دقیق یا هواپیماهای پیشرفته‌تر یا تانکرهای سوخت‌گیری بیشتر مورد نیاز برای حملات نظامی دوربرد دفاع خواهد کرد؟

به نظر می رسد آمریکایی ها اعم از حزب دمکرات و جمهوری خواه همچنان از تامین تسلیحات دفاعی و تهاجمی برای تامین امنیت اسرائیل دفاع خواهند کرد و آنها را تصویب خواهند کرد اما بحث و بررسی و نقد و انتقاد در باره نیازهای تسلیحاتی اسرائیل به طور روز افزونی افزایش خواهند یافت  و همین نشانگر آسیب پذیری های جایگاه و موقعیت اسرائیل نزد دولتمردان و قانونگذاران امریکا مخصوصا حزب دمکرات و جناح تندرو آن است که در میان مدت و دراز مدت چالش مهمی برای اسرائیل محسوب می شوند.

لازم به ذکر است که تضعیف جایگاه اسرائیل نزد حزب دمکرات دو علت اصلی دارد:

الف)واکنشی است به رویه ترامپ که موضوع اسرائیل را سیاسی کرد و با حمایت بی قید و شرط از آن سبب آسیب رساندن به جایگاهش نزد دموکرات ها شد. ترامپ ذاتا دارای شخصیتی تفرقه افکن بود و حمایت او سبب تضعیف جایگاه اسرائیل نزد دمکرات ها شد. و البته نتانیاهو نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی نیز متقابلا با ایجاد رابطه ای ویژه با ترامپ بر این آسیب پذیری افزود.

ب)در بطن جامعه امریکا تحولات جامعه شناختی سبب شده است که اقشار جوان و تحصیلکرده و نسل دوم مهاجرین به اسرائیل و اقداماتش انتقاد داشته باشند فلذا آن حمات سنتی بی قید و شرط از اسرائیل به مرور فرسایش خواهد یافت. در بطن جامعه آمریکا گروه های تندرو دمکرات و منتقدان اسرائیل و حامیان فلسطینیان با توسل به الگوی های جنبشهای جدید اجتماعی و مدنی اسرائیل را به چالش می کشند.

لذا اسرائیل درصدد است بر ارائه تصویرش در آمریکا تمرکز کند و سعی در ارائه چهره ای متفاوت از دولت نتانیاهو نزد حزب دموکرات و افکار عمومی کند و بر ماهیت دولت فعلی تغییر که متشکل از 8 حزب از طیف های مختلف راستگرا، میانه رو، چپگرا و عرب است به عنوان نمادی از دمکراسی تاکید کند و ارتباطات نمایندگان چپگرا و میانه رو و عرب کنیست با هماتایان آمریکایی شان به ویژه از حزب دموکرات را افزایش دهند. و فرایند عادی سازی را نیز در سطح منطقه به عنوان الگویی برای صلح و ثبات و کاهش تنش گسترش دهد و چشم انداز راه حل دو کشوری را در ارتباط حل مساله فلسطین حفظ کند.

2- مساله فلسطین : تاکید امریکا بر حفظ راه حل دو کشوری سبب شده است که در این حوزه نیز اسرائیل در مواجهه با دولت جدید امریکا دچار چالش های جدی می باشد. اسرائیل به هیچ وجه نمی تواند مساله فلسطینیان را نادیده گرفته و آن را انکار کند زیرا فلسطینیان و مبارزات آنها واقعیت موجود منطقه است.

دولت جدید آمریکا بر راه حل دو کشوری تاکید دارد لذا اقدامات یکجانبه اسرائیل مانند تعمیق اشغالگری،  پروژه الحاق کرانه باختری و شهرک سازی در کرانه باختری که سبب تضعیف راه حل دو کشوری شده و یا آن را غیر ممکن و دور از دسترس می کند مورد تائید آمریکا نیست و محل چالش دولت فعلی اسرائیل با دولت جدید امریکا است.

تعمیق اشغالگری و الحاق کرانه باختری حرکت به سمت راه حل یک کشوری است. در این صورت فلسطینی ها خواستار اصل هر نفر یک رای خواهند بود، که  در اینصورت نه تنها ترکیب جمعیتی به ضرر اسرائیلی ها و به نفع فلسطینی ها تغییر خواهد کرد بلکه در دراز مدت قطعاً نفوذ و تاثیر تندروهای حزب دمکرات امریکا را نیز بسیار فراتر از امروز گسترش می دهد.

 لازم به ذکر است که نحوه برخورد رژیم صهیونیستی  با فلسطینی ها ، بر نحوه دیده شدن اسرائیل در آمریکا و به ویژه نزد افراطیون حزب دمکرات و افکار عمومی تأثیر می گذارد.

لذا دولت جدید امریکا  به اسرائیل توصیه می کند که خود را مشتاق به کاهش تنش با فلسطینیان  و خواستار بهبود زندگی و ارتقاء‌ وضعیت رفاهی شان نشان دهد  و بر راه حل دو کشوری تاکید کند.

متاسفانه در حالی که تندروهای حزب دمکرات در آمریکا نسبت به مساله فلسطین حساس هستند و حامی جنبش BDSهستند و اسرائیل را اشغالگر می دانند اما در جهان اسلام و عرب برخی از کشورها در حال عادی سازی با اسرائیل و گسترش مناسبات سیاسی امنیتی نظامی اقتصادی و تکنولوژیک با اسرائیل هستند و وارد فرایند عادی سازی روابط با اسرائیل شده اند.

3- گسترش عادی سازی ها: با توجه به راهبرد نوین امریکا مبنی بر تمرکز بر چین و اسیای شرقی و کاهش حضور نظامی در خاورمیانه و تاکید بر حفظ و تقویت حضور اطلاعاتی و امنیتی در این منطقه ، اسرائیل درصدد است به متحدین عرب امریکا کمک های نظامی ، فنی و تکنولوژیک و اقتصادی بدهد و جای خالی امریکا را حتی المقدور پر کند.

اسرائیل  و محور سنی محافظه کار( امارات ، بحرین ، مصر ،اردن ، سعودی ) جهت مقابله با گسترش محور مقاومت[1] ، افزایش اقدامات محور سنی اخوانی[1] و محور سنی-تکفیری[1]  در منطقه اقدام به احیاء و گسترش فرایند عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی  در زمینه های مختلف نظامی، امنیتی، اقتصادی و کشاورزی ، آبرسانی و فرهنگی کرده اند.

البته رویکرد دولت جدید امریکا با دولت ترامپ در خصوص حمایت از فرایند عادی سازی ها متفاوت است زیرا دولت ترامپ هدایای ویژه برای عادی سازی ها در نظر گرفته بود و اولویت بالایی برای آن قائل بود اما در دولت بایدن حداقل تا کنون از هدایای ویژه جهت تشویق کشورهای عربی و اسلامی به عادی سازی روابط با اسرائیل وجود نداشته است.

بنابراین با توجه به اینکه مقابله با تروریسم و افراط گرایی در خاورمیانه در چهارچوب منافع امریکا است اسرائیل تلاش خواهد کرد تا با استفاده از ابزارها و اهرم هایی نظامی ، اقتصادی، تکنولوژیک و پیشرفت هایش در حوزه های آب غذا بهداشت و سایبری خلاء آمریکا را با کمک متحدین منطقه ای غرب پر کند و خود را در راستای منافع امریکا معرفی کند.

4-مساله ایران: با توجه به اینکه تمایل امریکا در استفاده از نیروی نظامی و زور در منطقه خاورمیانه کاهش یافته و اکنون اولویت اصلی اش چین و آسیای شرقی است و تاکیدش بر احیاء برجام و استفاده از گزینه دیپلماتیک و نهایتا اهرم تحریم های اقتصادی در مواجهه با ایران است لذا در این حوزه اسرائیل در ارتباط با آمریکا دچار مشکلات و پیچیدگی های زیادی است.

اکنون آمریکا در حال بررسی دوره دیگری از نقش آفرینی خود در جهان است. تجارب دخالت نظامی در افغانستان و عراق به شکست در اهداف اعلامی انجامید. در عراق نفوذ ایران افزایش یافت و نظامی وابسته و غربگرا شکل نگرفت. در افغانستان نیز بعد از بیست و یک سال طالبان نه تنها نابود نشد که مجددا کابل فتح کرد و بر کل افغانستان چیره شد و امریکا مجبور به خروج از افغانستان شد.

اکنون دولت بایدن تمرکز اصلی و اولویت اول خود را مواجهه و تمرکز بر چین و آسیای شرقی قرار داده است و درصدد کاهش حضور نظامی در خاورمیانه و تاکید بر حضور اطلاعاتی و امنیتی دارد. آمریکا نیازمند است که مجددا توزیع منابع مالی و نظامی خود را در راستای اهداف استراتژیک داخلی و خارجی کشور باز تعریف و مدیریت کند. دولت امریکا درصدد است تا با تاکید بر تولید داخلی بیشتر و پیشتازی در صنایع جدید و هایتک که انرژی‌های تجدیدپذیر را تقویت می‌کنند و بازسازی زیرساخت‌های آمریکا بر این اساس ، موقعت راهبردی امریکا را ارتقاء ببخشد. اکنون چین روندی به شدت رو به رشد دارد و امریکا را در حوزه های راهبردی به چالش کشیده و خواهد کشید. لذا اولویت اوباما و ترامپ و بایدن خاورمیانه و ایران نبوده و نیست.

زمانی که در سپتامبر 2019م با پهباد ها و موشک های کروز به ارامکوی عربستان حمله شد ترامپ آشکارا گفت: این حمله به عربستان سعودی بود نه آمریکا. بنابراین نیازی به واکنش آمریکا نداشت.

موسسه کوئینسی[1] در گزارشهایش به این نتیجه رسیده است که اگر حضور نظامی آمریکا وجود نداشته باشد، ایران و محور مقاومت نیز تهدیدی در منطقه نخواهند بود. لذا باید نیروهای نظامی ایالات متحده را عقب بکشید تا جهان امن تر گردد.

البته به احتمال زیاد به علت نحوه نامناسب و آسیب زای خروج امریکا از افغانستان، دولت بایدن در آینده نزدیک از سایرنقاط خاورمیانه خارج نخواهد شد. خروج از افغانستان پیام ضعف به افکار عمومی آمریکا و متحدینش در منطقه مخابره کرد لذا خروج مجدد این تصویر را تقویت خواهد کرد و انتقادات به دولت بایدن را به شدت افزایش خواهد داد.

 از جانبی دیگر اسرائیل که مخالف تکمیل صنعت هسته ای و پروژه موشکی و نفوذ منطقه ای ایران است و مطابق با دکترین مناخیم بگین نباید اجازه دسترسی به سلاح هسته ای توسط هیچ کشوری در منطقه را بدهد.  اما اسرائیل اکنون ایران را بسیار نزدیک به آستانه هسته ای شدن می داند و زمان گریز هسته ای ایران را در حدود چند هفته ارزیابی می کند لذا از منظر اسرائیلی ها زمان بسیار حساس است اما در این شرایط خطیر آمریکا حتی مثل زمان اوباما حاضر به اعلام به روی میز بودن گزینه نظامی علیه ایران در صورت به بن بست خوردن مذاکرات هسته ای نیست.

اسرائیلی ها معتقدند در دوره سه رئیس جمهور پیشین امریکا صرفا گزینه اقتصادی و تحریم های گسترده توسط امریکا علیه ایران به کار رفته است و اکنون این اهرم و گزینه اقتصادی و تحریم های همه جانبه اثربخشی خود را از دست داده و دچار فرسایش شدند و فشار لازمه جهت عقب نشینتی ایران از تکمیل صنعت هسته را اعمال نمی کنند.

دولت بنت سعی می کند از رویه نتانیاهو در مواجهه با مذاکرات هسته ای ایران و پنج به علاوه یک فاصله گرفته و خود را متفاوت نشان دهد و معتقد است خروج دولت ترامپ از برجام سبب وضعیت فعلی شده و نظارت ها و محدودیت های بر صنعت هسته ای ایران را تضعیف کرده است و امریکا را در مواجهه با ایران دچار فقدان اهرم موثر جهت فشار کرده است.  فلذا دولت بنت با احیاء برجام توسط امریکا مخالفت نمی کند اما خواهان فشار بیشتر و نقشه و پلان جایگزین ( Bو  C)برای سناریو شکست مذاکرات هسته ای است. اسرائیلی ها معتقدند امریکا باید گزینه نظامی را به صورت جدی علیه ایران مطرح سازد و ان را معتبر جلوه دهد تا ایران از فعالیت های هسته ای خود عقب نشینی کند.

در این راستا دولت بنت معتقد به حفظ و تقویت گفتگوی استراتژیک با دولت بایدن است اما با توجه به استراتژی نوین امریکا که مبتنی بر کاهش حضور نظامی در خاورمیانه و پرهیز از مداخله نظامی در منطقه است حتی اعلام گزینه نظامی از سویی امریکایی ها نیز جدی تلقی نخواهد شد.

نتیجه‌گیری

رژیم صهیونیستی درصدد  است تا خود را با شرایط تغییریافته پس از روی کار آمدن دولت جدید امریکا به رهبری بایدن تطبیق دهد اما در این میان با دو سری موانع داخلی و خارجی مواجه است.

دولت نفتالی بنت با چالش های جدی داخلی مواجه است که مهمترین انها عبارتند از :

-دولت ضعیف و شکننده رژیم صهیونیستی (موسوم به تغییر)

- حضور یک حزب فلسطینی در ائتلاف تغییر( حزب رعام)

-اختلاف جدی احزاب جناح راست و چپ ائتلاف تغییر درمواجهه با مسأله فلسطین

- تلاش نتانیاهو برای بازگشت به قدرت

با توجه به چالش های فوق الذکر پیش روی دولت بنت فرایند تطبیق با دولت بایدن با مشکلات جدی مواجه خواهد بود.

اما یکی از مهمترین مشکلات تطبیق دولت بنت با دولت بایدن در مساله هسته ای ایران متجلی خواهد شد.

درزمانی که از منظر اسرائیلی ها ایران بسیار به آستانه هسته ای نزدیک است، آمریکا فاقد اهرم ها و گزینه های معتبر و موثر فشار بر ایران جهت عقب راندن آن از پروژه هسته ای اش است. فلذا اسرائیلی ها معتقدند در این شرایط حساس تنها گزینه معتبر نظامی قادر خواهد بود تا ایران را وادار به عقب نشینی از پیشرفت های هسته ای اش کند و این در حالی است که آمریکا حتی حاضر به اعلام بر روی میز بودن گزینه نظامی در صورت شکست مذاکرات هسته ای نیست.  این محل اصلی مواجهه دولت بنت با دولت جدید آمریکا به رهبری بایدن است . مهم اینکه در عرصه داخلی نیز همین امر ، یکی از موارد تهاجم به دولت بنت توسط اپوزوسیون داخلی آن به رهبری نتانیاهو خواهد بود.

مقامات رژیم صهیونیستی طی دیدارهای متعدد با دولتمردان امریکا خواهان نقشه جایگزین از سوی آمریکا برای سناریوی شکست مذاکرات شده‌اند اما با توجه به عدم تمایل جدی و راهبردی آمریکا به عدم دخالت نظامی در خاورمیانه و کاهش حضور نظامی دراین منطقه تاکنون نتیجه ای نگرفتند و حتی در صورت اعلام بر روی میز بودن گزینه نظامی توسط آمریکا در صورت بن بست مذاکرات هسته ای بعید است این اهرم از سوی ایران جدی تلقی شود.

انتهای پیام/

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
پایگاه صهیون‌پژوهی خیبر

پایگاه صهیون‌پژوهی خیبر

شبکه‌ای برای شناخت شدیدترین‌‌دشمن

امام خامنه ای (حفظه الله تعالی):

امروز دشمن اصلی ما در دنیا، صهیونیست و استکبار است. پلیدتر از آمریکا، دولت صهیونیست، در فلسطین اشغالی است. چرا؟ چون بالاخره دولت آمریکا، یک دولت و متّکی به یک ملت است. در صورتی که اساساً دولت غاصب صهیونیستی، متّکی بر یک ملت نیست! ملت ساکن آن مناطق، ملتی است که امروز آواره است! اسراییل، از اوّل با ظلم و آدمکشی، با دروغ و فریب به وجود آمده است. مردم فلسطین، در خارج از فلسطین، با حال کوخ نشینی و اردوگاه نشینی زندگی می‌کنند. خانه‌های آنها و وطن آنها در اختیار کسانی است که از اروپا، از استرالیا، از آمریکا، از آسیا و از آفریقا به آن جا رفته‌اند و یک ملت جعلی و دروغین به وجود آورده‌اند و در آن جا به نام یک ملت، زندگی میکنند و دولتی هم دارند! اساساً چنین ملتی، وجود و هویّتی ندارد.