-
يكشنبه, ۶ تیر ۱۴۰۰، ۰۶:۴۷ ب.ظ
آمریکایی‌ها تلاش میکنند که نفوذ خودشان را در بین طالبآن‌ها و فارس‌زبآن‌ها گسترش دهند تا بحران را بعد از تجزیه افغانستان به سمت ایران و چین بکشند. برنامه آنها بلند مدت است، آمریکایی‌ها در افغانستان حضور پیدا کردند تا نقشه ژئوپلیتیکی را به ضرر چین، روسیه و ایران تغییر دهند.
پایگاه صهیون‌پژوهی خیبر؛ چندیست که کشور افغانستان گرفتار جنگ داخلی شده و هر روز شاهد حوادث مختلفی در آن هستیم. برخی معتقدند آمریکا پشت پرده این حوادث بوده و با انتقال داعش به این کشور سبب ایجاد فتنه شده است.
پایگاه صهون‌پژوهی خیبر نیز برای بررسی این موضوع، تحلیلی از ابوالفضل ظهره‌وند، سفیر سابق ایران در افغانستان درباره آخرین وضعیت این کشور ارائه می‌دهد که متن آن را در ادامه می‌خوانید؛
آمریکا بیست سال است که افغانستان را اشغال کرده و بر تمام این کشور حاکم است. طبق اعترافات ترامپ بیش از هزار میلیارد دلار در افغانستان هزینه شده است. سخنگوی آمریکایی‌ها در سفر آقای اشرف غنی بیان کردند که 124 هزار میلیارد دلار از سال 2007 تا 2020 به دولت افغانستان کمک کرده‌اند؛ بنابراین مسئولیت این وضعیت متوجه آمریکایی‌هاست.
آمریکا پشت پرده حوادث افغانستان
آمریکا اصلی‌ترین نقش را در افغانستان بازی می‌کند. آمریکایی‌ها بدون حضور نماینده مردم افغانستان با طالبان مذاکره کردند. این مذاکرات هجده ماه به طول انجامید و باعث ضرر مردم افغانستان و پیشروی طالبان در افغانستان شد. باید توجه داشت که آمریکایی‌ها مسیری را در افغانستان طی کردند که مقصد آن روسیه، چین و ایران بود. مردم افغانستان قربانی اصلی زیاده‌خواهی‌های آمریکا در منطقه هستند. اگر این شرایط ادامه پیدا کند مردم افغانستان بیش از پیش متضرر خواهند شد.
هزاره‌ها می‌گویند که آنها مرغ عروسی و عزا بودند. هر دولتی که سر کار آمده با هزاره‌ها و ازبک‌ها زاویه داشته است. بعد از پیروزی مجاهدین تنش اصلی دولت آقای ربانی متوجه غرب کابل و شیعیان و هزاره‌ها شد. طالبان در دهه هفتاد بیرحمانه با هزاره‌ها برخورد کردند. بسیاری از آنها را کوچ داد.
علت قیام مردم در مزار شریف تعرض طالبان به روضه شریف و برخورد با تکیه‌خوآن‌های هزاره‌ها بود. این عمل آنها سبب قیام مردم شد و طالبان شکست خوردند. به دره سوف و چار کنت حمله شده و برخی از عملیات‌ها به سفارش طالبان و به دست داعش صورت گرفته است.
همکاری دولت افغانستان با داعش
حملات به غرب کابل، زایشگاه زنان و مدرسه دخترانه، به سفارش طالبان و توسط داعش انجام شد. نیروها با داعش درگیر شدند، ولی دولت کابل از داعش در برخورد با هزاره‌ها و ازبک‌ها و طالبان استفاده کرده است. این درگیری بسیار پیچیده است.
طالبان به چند گروه تقسیم می‌شود. بعضی از آنها از دولت دستور می‌گیرند، مثل گروه ملارسول. آنها از طالبان جدا شدند، ولی در حوادث اخیر هرات ملا عبدالمنان نیازی را با بالگرد به بیمارستان بردند که او نتوانست از این حادثه جان سالم به در ببرد.
هزاره‌ها به دو دلیل جزو اقوام هدف برای پشتون و کوچی‌ها هستند، یکی این‌که شیعه می‌باشند و دیگری آنها را منتسب به ایران می‌دانند. به همین دلیل آنها هدف اصلی برای تغییر جمعیتی در بلند مدت می‌باشند.
طالبان برای این‌که ایران را حساس نکند و به صورت خزنده به کابل نزدیک شود با طرف‌های ایرانی مدارا می‌کند و از تعرض به هزاره‌ها خودداری می‌کند. برای مثال، در جنوب افغانستان خانواده‌ای ربوده شد. اقوام آنها به طالبان شکایت کردند و طالبان پیگیر قضیه شد. آنها خانواده را نجات دادند و متعرضین را اعدام کرده‌اند. این کارهای تبلیغاتی طالبان است.
طالبان به دنبال فریب کشورهای همسایه
آنها می‌خواهند اعلام کنند که برای آنها هزاره و غیرهزاره مهم نیست. چهره واقعی طالبان در مزار شریف در سال 76 دیده شده است. امروزه هم با قساوت در عملیات‌هایشان عمل میکنند و مخالفانشان را مهدور الدم می‌دانند. شعار آنها نصر بالرعب است.
اگر طالبان بر افغانستان مسلط شود یا هزاره‌ها کوچ داده می‌شوند و یا با کمترین نقش در افغانستان حضور می‌یابند. مسیر عبور کوچی‌ها از جنوب به شمال است. هزاره‌ها هم نمی‌توانند در مقابل تعرض کوچی‌ها مقاومت کنند و خلع سلاح می‌شوند. فعالیت‌های طالبان برای به دست آوردن دولت کابل است.
دستاورد سفر غنی و عبدالله به واشنگتن
آقای غنی و عبدالله در اوضاع نامناسبی به واشنگتن سفر کردند. این سفر نشان‌دهنده اعتماد آقای اشرف غنی و عبدالله به روابط با آمریکاست. آنها نشان دادند که برای آمریکا جایگاه خاصی قائل هستند و در بلند مدت به این کشور محتاج‌اند. البته این سفر دستاورد خاصی نداشت. آقای بایدن گفته بود که باید افغآن‌ها سرنوشت خودشان را در دست بگیرند. سیاست بایدن مثل سیاست ترامپ می‌باشد و فرقی با آن ندارد.
آمریکایی‌ها در شرایط فعلی خودشان را در تحولات افغانستان کنار کشیده‌اند. آقای ویلیام برنز این قضیه را مدیریت می‌کند. هدف آنها ادامه جنگ داخلی در افغانستان و در نهایت تجزیه این کشور است. آنها تلاش میکنند که طالبان به طور کامل بر افغانستان مسلط نشود.
آنها خطوط تجزیه را از قبل مشخص کرده‌اند و تلاش دارند که بخش‌هایی به دست طالبان بیفتد که نیروهای هزاره کمترین دسترسی را به مرز ایران داشته باشند.
نقشه شوم آمریکا برای ایران و چین
از آن طرف، تلاش میکنند که نفوذ خودشان را در بین طالبآن‌ها و فارس‌زبآن‌ها گسترش دهند تا بحران را بعد از تجزیه افغانستان به سمت ایران و چین بکشند. برنامه آنها بلند مدت است، آمریکایی‌ها در افغانستان حضور پیدا کردند تا نقشه ژئوپلیتیکی را به ضرر چین، روسیه و ایران تغییر دهند.
انتهای پیام/